چه دیر فهمیدم که جای عشقم توی پستویی اتاقم در میان عکسهای بچگیست.خلوتش را خودخواهانه بر هم زدم.....به آن غبار قدیمی عادت داشت....به رونق جوانیم کشاندمش....ندیدم گریه هایش را....گفتمش ترا سر در خانه ام جایت میدهم....و جایش دادم.....خواستم همه بدانند که من به عشقم زنده ام......مست پادشاهی بودمو ناله اش در غرورم گم.....چنان روشنی بخش خانه ام بود که تیرگی آسمان را ندیدم.....طوفان را ندیدم....صدای شکستنش را نشنیدم....شاید جرات شنیدن را نداشتم.....ولی شکست.....شکستو آرزوی پستوی خانه بر دلش ماند......چه کردم....تف بر غرورم......باز هم این غرورم بود که تکه هایش را در باغچه مدفون کردم.....
10309 بازدید
6 بازدید امروز
9 بازدید دیروز
39 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian